افزايش عزت نفس، پروسه‌اي است که هر کسي بايد به تنهايي طي کند. براي اينکه بتوانيم خوشحال باشيم و از خود رضايت داشته باشيم؛ عزت نفس يکي از اصلي‌ترين چيزهايي است که نياز داريم. عزت نفس است که باعث مي‌شود باور کنيم که مي‌توانيم، خود را در جايگاه موفقيت ببينيم و از موفق شدن واقعا خوشحال شويم.


عزت نفس بالا کاري مي‌کند که خودِ خودتان باشيد. باعث مي‌شود با سختي‌ها دربيفتيد و در حين دست و پنجه نرم کردن با غول مشکلات، باور داشته باشيد که شکستش خواهيد داد؛ حتي اگر بارها و بارها پشت‌تان به خاک ماليده شود. عزت نفس يک قدرت در درون شماست که نيرومندتان مي‌کند و باعث مي‌شود دل و جرئت پيدا کنيد تا به کسي تبديل شويد که دل‌تان مي‌خواهد.


اما عزت نفس پايين، دقيقا برعکس اين کار را مي‌کند. عزت نفس پايين، برادر دوقلوي ترديد به خود است. ماري است که هميشه از درون آدم در گوشش هيس هيس کنان مي‌گويد: «تو اونقدر خوب نيستي که از جنگ با زندگي سربلند بيرون بيايي.» وقتي عزت نفس آدم پايين باشد، باورش مي‌شود که توانايي رسيدن به آرزوهايش را ندارد. شايد حتي با خودش فکر کند که اصلا حق ندارد آرزويي داشته باشد! در حقيقت عزت نفس پايين جزو علايم چندين اختلال رواني است و مي‌تواند انواع گوناگوني از احساسات منفي را با خود به همراه بياورد: از جمله نگراني، ناراحتي، پرخاشگري، خجالت، شرم، تنهايي و فقدان خودانگيختگي.


عزت نفس چيست؟


 


احتمالا با اين اصطلاح از قبل آشنايي داريد. اغلب آن را با اعتماد به‌ نفس به يک معنا به کار مي‌برند، اما حقيقت اين است که عزت نفس مفهومي بسيار گسترده‌تر و عميق‌تر از اعتماد به‌ نفس دارد. حتي برخي معتقدند که ممکن است يک نفر با اعتماد به‌ نفس بالا، دو مثقال هم عزت نفس نداشته باشد. به‌خصوص اگر عادت داشته باشيد که تا وقتي واقعا در کاري مهارت پيدا نکرده‌ايد الکي فقط ادايش را دربياوريد و به عبارت ديگر، آنقدر وانمود کنيد بلديد تا به جايي برسيد که واقعا بلد شويد. شايد بقيه فکر کنند آدم بزرگي هستيد، اما خودتان که حقيقت را مي‌دانيد. شايد اين کار باعث شود دل و جرئت شروع را پيدا کنيد، اما تا وقتي که مهارت‌تان واقعي نشده خودتان را قبول نخواهيد داشت.


کسي که عزت نفس سالم داشته باشد، نيازي به وانمود کردن ندارد. او مي‌تواند نقص داشتن و کامل نبودن را تاب بياورد.


در مورد تعريف عزت نفس بحث‌هاي داغي در جريان است؛ نظريه کريستوفر مراک يکي از نظريه‌هاي پرطرفدار است و عزت نفس را ترکيبي از دو عامل مي‌داند: احساس شايستگي و احساس ارزشمندي.


نظريه‌هاي ديگري هم هستند که روي يکي از دو عامل تمرکز کرده‌اند. اما اين رابطه بين اين دو عامل است که به بهترين شکل مي‌تواند مفهوم عزت نفس را توضيح دهد. ناتانيل براندن (Nathaniel Branden) در کتاب خود «psychology of self esteem» مي‌گويد:


عزت نفس دو جنبه‌ي مرتبط به هم دارد:‌ احساس کارآمدي شخصي و احساس ارزش شخصي. عزت نفس ترکيبي است از اعتماد به‌ نفس و احترام به خود. عزت نفس يعني اعتقاد داشتن فرد به اين که توانايي‌ها و شايستگي‌هاي لازم براي زندگي را داراست و لياقت زندگي کردن را دارد.


شايستگي و ارزشمندي


شايستگي به اين معناست که شما تا چه حد باور داريد که از مهارت‌ها و توانايي‌هاي لازم براي موفقيت در حيطه‌هايي که به نظرتان مهم هستند، برخورداريد. منظور اين نيست که فکر کنيد در تمام جنبه‌هاي زندگي موفقيد، يا حتي اينطوري هم نيست که هميشه احساس شايستگي داشته باشيد.


اين باور فقط در مورد آن حيطه‌هايي از زندگي است که به طور خاص براي شخص شما اهميت دارند. مثلا اگر بتوانيد در يک جمع آواز بخوانيد و با گفتن لطيفه هاي بامزه چنان مردم را بخندانيد که نفس‌شان بند بيايد، اين براي خودش يک مهارت است. اما اگر چيزي که براي‌تان مهم است، موفقيت تحصيلي باشد مهارتِ ذکر شده تأثيري در عزت نفس‌تان نخواهد داشت. همين‌طور اگر به بالاترين مقام ممکن در شغلي برسيد اما داشتن چنان شغلي به نظرتان ارزشمند نباشد، بعيد است که اين عالي‌مقامي به عزت نفس‌تان چيزي اضافه کند.


بحث ارزش‌ها ما را به دومين عامل عزت نفس مي‌رساند. در اينجاست که نشان مي‌دهيد به‌طور کلي چه ارزيابي‌اي از خود داريد. ميزان اين حس را جواب اين دو سؤال مشخص مي‌کند:



  1. چه چيزهايي جزو ارزش‌هاي شما هستند؟‌

  2. آيا رفتارهايي که به طور روزمره از خود نشان مي‌دهيد با اين ارزش‌ها انطباق دارند؟


دست در دست هم، اين عوامل مشخص مي‌کنند که آيا خود را «به اندازه‌ي کافي خوب» مي‌دانيد؟ و آيا فردي که هستيد را دوست داريد و برايش احترام قائليد؟


با ترکيب کردن شايستگي و ارزشمندي و بررسي رابطه‌ي آنها با يکديگر، به يک تعريف جامع و پويا از عزت نفس مي‌رسيم. صرف اينکه حس خوبي در مورد خودتان داشته باشيد اسمش عزت نفس نيست. حتما بايد عنصر شايستگي هم خودش را نشان بدهد و قبول کنيد که رفتارهايتان نه به خرابکاري بلکه به اعمالِ مفيد منتهي مي‌شوند. اگر آدم زياده از حد احساس ارزشمندي بکند هم کارش به خودبيني و حتي خودشيفتگي مي‌کشد. عزت نفس سالم يعني تعادل بين اين دو عنصر.


نکته


نگاهي اين چنيني به مسئله‌ي عزت نفس، کمک مي‌کند تا تفاوت بين عزت نفس سالم و عزت نفس زياده از حد را تشخيص بدهيم و جلوي دسته گل‌هايي که دومي به آب مي‌دهد را بگيريم؛ مثلا رفتارهاي پرخاشگرانه و مخرب. اين تفکر که «من از همه بهترم» مي‌تواند به تکبر، قلدري و حتي بدتر از اينها ختم شود. اگر هم ميزان عزت نفس‌تان با ميزان توانايي‌هايتان فاصله‌ي خيلي زيادي داشته باشد، در واقع داريد زمينه را براي شکست، تحقير، نااميدي و خشم خود مهيا مي‌کنيد. در واقع، برخي از پژوهشگران اين مسئله را با خشونت خانوادگي مرتبط مي‌دانند.


افزايش عزت نفس


حالا که معناي عزت نفس برايتان واضح‌تر شده است، خيلي بهتر مي‌توانيد عزت نفس خودتان را بهبود ببخشيد و آن را متعادل و قدرتمند سازيد. اين توصيه‌ها مي‌توانند به کارتان بيايند:


1. در مورد خودتان مثبت فکر کنيد


تنها کسي که مي‌تواند نظر شما را در مورد خودتان تغيير دهد، خودتان هستيد! هيچ کس ديگري نمي‌تواند عزت نفس به شما تزريق کند. شماييد که بايد با فکر کردن در مورد چيزهاي خوبي که در زندگي‌تان وجود دارد و به کار گرفتن آنها ، قدم به قدم اين عزت نفس را بسازيد. در خودتان عادت به تفکر مثبت را ايجاد کنيد و طريقه‌ي شناسايي و شکست دادن الگوهاي خودويران‌گري را ياد بگيريد. خودتان مشوق خود باشيد و به خود انگيزه بدهيد!


2. به موفقيت‌هايتان افتخار کنيد


وقتي کاري را خوب انجام داديد، برايش شادي کنيد! منتظر ننشينيد که يک نفر ديگر به شما بگويد چقدر خوبيد! خودتان به خودتان بگوييد!


3. هدف تعيين کنيد


هرچقدر به موفقيت‌هاي بيشتري برسيد، همان‌قدر حس بهتري در مورد خودتان خواهيد داشت. هدف گذاري براي نشانه‌ گرفتن، رديابي و شکار کردن موفقيت واقعا کارساز است. داشتن اهداف مشخص کمک مي‌کند تا احساس شايستگي را در خود پرورش بدهيد و از شايستگي به احساس غرور و سرانجام به احساس ارزشمندي برسيد. پس از هر فرصتي براي به کار بستن استراتژي هاي هدف گذاري استقبال کنيد!


4. به ارزش‌هايتان وفادار بمانيد


عزت نفس شما زماني رشد مي‌کند که رفتارها و ارزش‌هاي شخصي‌تان با هم در يک راستا باشند. در موقعيت‌هاي سخت و زمان‌هايي که داريد مجبور مي‌شويد به شرايط ناخواسته تن بدهيد، تا جايي که مي‌توانيد تلاش‌تان را بکنيد که رفتارتان مطابق با ارزش‌هايتان باشد. با صداقت و درستکاري دنبال اهداف خود برويد. عزت نفس‌تان را با تقلب و رياکاري نابود نکنيد.


5. فراموش نکنيد؛ شما کامل نيستيد


زيادي به خودتان سخت نگيريد. همه‌ي ما اشتباه مي‌کنيم و اين چيز بدي نيست؛ البته تا زماني که از خطاهايمان درس بگيريم و آنها را همين‌طور رها نکنيم. تنها معيارهايي که بايد به آن‌ها وفادار باشيد، معيارها و ارزش‌هاي شخص خودتان هستند. دست از حرص خوردن در مورد آنچه ديگران در موردتان فکر مي‌کنند برداريد و به جايش روي ويژگي‌هاي خوبي که در خود مي‌بينيد تمرکز کنيد. با اين کار اطميناني که به خود داريد بر عالم و آدم جلوه‌گر مي‌شود و کاستي‌هايتان را جبران که هيچ، بر خوبي‌هايتان هم اضافه مي‌کند.


6. مراقب بدن‌تان باشيد


فعال و پرانرژي که باشيد، عزت نفس‌تان هم بيشتر مي‌شود. فعاليت‌هايي که سلامت عمومي شما را بالا ببرند، باعث مي‌شوند احساس کنيد کنترل بيشتري بر زندگي خود داريد. تکاپوي فيزيکي به آدم احساس رضايت مي‌دهد و همين حس کم‌کم به ديگر حيطه‌هاي زندگي هم رسوخ مي‌کند.


منبع مقاله: سايت چطور


 


 


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : خودتان ,مي‌کند ,داشته ,داريد ,مورد ,شايستگي ,مورد خودتان ,داشته باشيد ,احساس ارزشمندي ,احساس شايستگي ,باعث مي‌شود
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Andrea سایت قطب وکیل و مشاور حقوقی متخصص در دیوان عدالت اداری مرز 30 سالگی... مجله ماشین 20 اخبار ورزشی Christine کتابخانه عمومی آیت الله اراکی - فرهنگسرا بیتا رایانه